فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 77
بلبلي برگ گلي خوش رنگ در منقار داشت ، و اندر آن برگ و نوا خوش ناله هاي زار داشت گفتمش در عين وصل اين ناله و فرياد چيست ، گفت ما را جلوه معشوق در اين کار داشت يار اگر ننشست با ما نيست جاي اعتراض ، پادشاهي کامران بود از گدايي عار داشت در نمي گيرد نياز و ناز ما با حسن دوست ، خرم آن کز نازنينان بخت برخوردار داشت خيز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنيم ، کاين همه نقش عجب در گردش پرگار داشت گر مريد راه عشقي فکر بدنامي مکن ، شيخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت وقت آن شيرين قلندر خوش که در اطوار سير ، ذکر تسبيح ملک در حلقه زنار داشت
چشم حافظ زير بام قصر آن حوري سرشت
،
شيوه جنات تجري تحتها الانهار داشت
تعبیر:
ظاهراً به هدف و مقصود خود نرسیده ای و نا امید شده ای. برای رسیدن به هدف باید کوشش کنی و رنج و سختی را تحمل کنی. مطمئن باش که با کوشش و سعی به هدف خود خواهی رسید.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 396
صبح است ساقيا قدحي پرشراب کن ، دور فلک درنگ ندارد شتاب کن زان پيشتر که عالم فاني شود خراب ، ما را ز جام باده گلگون خراب کن خورشيد مي ز مشرق ساغر طلوع کرد ، گر برگ عيش مي طلبي ترک خواب کن روزي که چرخ از گل ما کوزه ها کند ، زنهار کاسه سر ما پرشراب کن ما مرد زهد و توبه و طامات نيستيم ، با ما به جام باده صافي خطاب کن
کار صواب باده پرستيست حافظا
،
برخيز و عزم جزم به کار صواب کن
تعبیر:
فرصت های زندگی را غنیمت بدان و خوش باش. زندگی خانوادگی خود را به خاطر مسائل پوچ خراب نکن. در زندگی با احتیاط باش و قبل از هر کار، با دقت جوانب آن را بسنج.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 351
حاشا که من به موسم گل ترک مي کنم ، من لاف عقل مي زنم اين کار کي کنم مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم ، در کار چنگ و بربط و آواز ني کنم از قيل و قال مدرسه حالي دلم گرفت ، يک چند نيز خدمت معشوق و مي کنم کي بود در زمانه وفا جام مي بيار ، تا من حکايت جم و کاووس کي کنم از نامه سياه نترسم که روز حشر ، با فيض لطف او صد از اين نامه طي کنم کو پيک صبح تا گله هاي شب فراق ، با آن خجسته طالع فرخنده پي کنم
اين جان عاريت که به حافظ سپرد دوست
،
روزي رخش ببينم و تسليم وي کنم
تعبیر:
کاری را که در پیش داری به پایان برسان و از انجام آن منصرف نشو. به عقل و درایت خود تکیه کن و به سخنان مردم گوش فرا نده تا در تصمیم خود متزلزل و مردد نشوی. به خداوند تکیه کن تا در کارها موفق شوی.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 165
مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد ، قضاي آسمان است اين و ديگرگون نخواهد شد رقيب آزارها فرمود و جاي آشتي نگذاشت ، مگر آه سحرخيزان سوي گردون نخواهد شد مرا روز ازل کاري بجز رندي نفرمودند ، هر آن قسمت که آن جا رفت از آن افزون نخواهد شد خدا را محتسب ما را به فرياد دف و ني بخش ، که ساز شرع از اين افسانه بي قانون نخواهد شد مجال من همين باشد که پنهان عشق او ورزم ، کنار و بوس و آغوشش چه گويم چون نخواهد شد شراب لعل و جاي امن و يار مهربان ساقي ، دلا کي به شود کارت اگر اکنون نخواهد شد
مشوي اي ديده نقش غم ز لوح سينه حافظ
،
که زخم تيغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد
تعبیر:
اگر به خدا ایمان داشته باشی همه ی غمها و رنجها را می توانی تحمل کنی. در کنار شادی ها، رنج و غم نیز وجود دارد. از کینه ی حسودان نرنج و سعی کن که با عقل و درایت با آن برخورد کنی. به ایمان و عقل خود تکیه کن.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 287
اي همه شکل تو مطبوع و همه جاي تو خوش ، دلم از عشوه شيرين شکرخاي تو خوش همچو گلبرگ طري هست وجود تو لطيف ، همچو سرو چمن خلد سراپاي تو خوش شيوه و ناز تو شيرين خط و خال تو مليح ، چشم و ابروي تو زيبا قد و بالاي تو خوش هم گلستان خيالم ز تو پرنقش و نگار ، هم مشام دلم از زلف سمن ساي تو خوش در ره عشق که از سيل بلا نيست گذار ، کرده ام خاطر خود را به تمناي تو خوش شکر چشم تو چه گويم که بدان بيماري ، مي کند درد مرا از رخ زيباي تو خوش
در بيابان طلب گر چه ز هر سو خطريست
،
مي رود حافظ بي دل به تولاي تو خوش
تعبیر:
راه پر خطر عشق را طی کردن کار هر کس نیست. مردی با اراده و قوی می خواهد تا از سختی های راه نهراسد. برای رسیدن به مقصود باید تلاش کرده و مأیوس نشوی.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 84
ساقي بيار باده که ماه صيام رفت ، درده قدح که موسم ناموس و نام رفت وقت عزيز رفت بيا تا قضا کنيم ، عمري که بي حضور صراحي و جام رفت مستم کن آن چنان که ندانم ز بيخودي ، در عرصه خيال که آمد کدام رفت بر بوي آن که جرعه جامت به ما رسد ، در مصطبه دعاي تو هر صبح و شام رفت دل را که مرده بود حياتي به جان رسيد ، تا بويي از نسيم مي اش در مشام رفت زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه ، رند از ره نياز به دارالسلام رفت نقد دلي که بود مرا صرف باده شد ، قلب سياه بود از آن در حرام رفت در تاب توبه چند توان سوخت همچو عود ، مي ده که عمر در سر سوداي خام رفت
ديگر مکن نصيحت حافظ که ره نيافت
،
گمگشته اي که باده نابش به کام رفت
تعبیر:
فرصتها را با سهل انگاری از دست داده و عمر را بیهوده هدر داده ای. از همین حالا می توانی با سعی و کوشش، دوباره راه درست را انتخاب کنی. نا امید نباش و از ریاکاران دوری کن.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 323
ز دست کوته خود زير بارم ، که از بالابلندان شرمسارم مگر زنجير مويي گيردم دست ، وگر نه سر به شيدايي برآرم ز چشم من بپرس اوضاع گردون ، که شب تا روز اختر مي شمارم بدين شکرانه مي بوسم لب جام ، که کرد آگه ز راز روزگارم اگر گفتم دعاي مي فروشان ، چه باشد حق نعمت مي گزارم من از بازوي خود دارم بسي شکر ، که زور مردم آزاري ندارم
سري دارم چو حافظ مست ليکن
،
به لطف آن سري اميدوارم
تعبیر:
خود را ناتوان و ضعیف احساس نکن زیرا اعتماد به نفس خود را از دست می دهی. در زندگی سرت به کار خودت مشغول است و این بسیار خوب است. به لطف و کمک دیگران امیدوار باش زیرا در صورت مقتضی به کمک تو خواهند آمد.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 198
گفتم کي ام دهان و لبت کامران کنند ، گفتا به چشم هر چه تو گويي چنان کنند گفتم خراج مصر طلب مي کند لبت ، گفتا در اين معامله کمتر زيان کنند گفتم به نقطه دهنت خود که برد راه ، گفت اين حکايتيست که با نکته دان کنند گفتم صنم پرست مشو با صمد نشين ، گفتا به کوي عشق هم اين و هم آن کنند گفتم هواي ميکده غم مي برد ز دل ، گفتا خوش آن کسان که دلي شادمان کنند گفتم شراب و خرقه نه آيين مذهب است ، گفت اين عمل به مذهب پير مغان کنند گفتم ز لعل نوش لبان پير را چه سود ، گفتا به بوسه شکرينش جوان کنند گفتم که خواجه کي به سر حجله مي رود ، گفت آن زمان که مشتري و مه قران کنند
گفتم دعاي دولت او ورد حافظ است
،
گفت اين دعا ملايک هفت آسمان کنند
تعبیر:
به مراد و مقصود خود خواهی رسید. با دوستان و بزرگان با تجربه چاره اندیشی کن تا با راهنمایی آنها زودتر به مقصود برسی. تردید و شک را از خود دور کن. در راه عشق ثابت قدم و استوار باش.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 19
اي نسيم سحر آرامگه يار کجاست ، منزل آن مه عاشق کش عيار کجاست شب تار است و ره وادي ايمن در پيش ، آتش طور کجا موعد ديدار کجاست هر که آمد به جهان نقش خرابي دارد ، در خرابات بگوييد که هشيار کجاست آن کس است اهل بشارت که اشارت داند ، نکته ها هست بسي محرم اسرار کجاست هر سر موي مرا با تو هزاران کار است ، ما کجاييم و ملامت گر بي کار کجاست بازپرسيد ز گيسوي شکن در شکنش ، کاين دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست عقل ديوانه شد آن سلسله مشکين کو ، دل ز ما گوشه گرفت ابروي دلدار کجاست ساقي و مطرب و مي جمله مهياست ولي ، عيش بي يار مهيا نشود يار کجاست
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
،
فکر معقول بفرما گل بي خار کجاست
تعبیر:
در غم و گرفتاری بزرگی به سر می بری و نا امید و مأیوس هستی اما همه ی گرفتاری ها عاقبت نابود خواهند شد. با کمی خوش بینی و توکل و تلاش موفق خواهی شد. ثابت قدم و صادق باش.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 133
صوفي نهاد دام و سر حقه باز کرد ، بنياد مکر با فلک حقه باز کرد بازي چرخ بشکندش بيضه در کلاه ، زيرا که عرض شعبده با اهل راز کرد ساقي بيا که شاهد رعناي صوفيان ، ديگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد اين مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت ، و آهنگ بازگشت به راه حجاز کرد اي دل بيا که ما به پناه خدا رويم ، زان چه آستين کوته و دست دراز کرد صنعت مکن که هر که محبت نه راست باخت ، عشقش به روي دل در معني فراز کرد فردا که پيشگاه حقيقت شود پديد ، شرمنده ره روي که عمل بر مجاز کرد اي کبک خوش خرام کجا مي روي بايست ، غره مشو که گربه زاهد نماز کرد
حافظ مکن ملامت رندان که در ازل
،
ما را خدا ز زهد ريا بي نياز کرد
تعبیر:
با ریا و حیله به مقصود نخواهی رسید. سعی کن با مردم بی غل و غش و صادق باشی. حقیقت هرگز پنهان نمی ماند و حیله گر و دروغ گو سرانجام رسوا خواهند شد. دوستان را فریب نده. عشق بی ریای خود را نثار خانواده کن تا به آسایش و اطمینان برسی.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 329
جوزا سحر نهاد حمايل برابرم ، يعني غلام شاهم و سوگند مي خورم ساقي بيا که از مدد بخت کارساز ، کامي که خواستم ز خدا شد ميسرم جامي بده که باز به شادي روي شاه ، پيرانه سر هواي جوانيست در سرم راهم مزن به وصف زلال خضر که من ، از جام شاه جرعه کش حوض کوثرم شاها اگر به عرش رسانم سرير فضل ، مملوک اين جنابم و مسکين اين درم من جرعه نوش بزم تو بودم هزار سال ، کي ترک آبخورد کند طبع خوگرم ور باورت نمي کند از بنده اين حديث ، از گفته کمال دليلي بياورم گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر ، آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم منصور بن مظفر غازيست حرز من ، و از اين خجسته نام بر اعدا مظفرم عهد الست من همه با عشق شاه بود ، و از شاهراه عمر بدين عهد بگذرم گردون چو کرد نظم ثريا به نام شاه ، من نظم در چرا نکنم از که کمترم شاهين صفت چو طعمه چشيدم ز دست شاه ، کي باشد التفات به صيد کبوترم اي شاه شيرگير چه کم گردد ار شود ، در سايه تو ملک فراغت ميسرم شعرم به يمن مدح تو صد ملک دل گشاد ، گويي که تيغ توست زبان سخنورم بر گلشني اگر بگذشتم چو باد صبح ، ني عشق سرو بود و نه شوق صنوبرم بوي تو مي شنيدم و بر ياد روي تو ، دادند ساقيان طرب يک دو ساغرم مستي به آب يک دو عنب وضع بنده نيست ، من سالخورده پير خرابات پرورم با سير اختر فلکم داوري بسيست ، انصاف شاه باد در اين قصه ياورم شکر خدا که باز در اين اوج بارگاه ، طاووس عرش مي شنود صيت شهپرم نامم ز کارخانه عشاق محو باد ، گر جز محبت تو بود شغل ديگرم شبل الاسد به صيد دلم حمله کرد و من ، گر لاغرم وگرنه شکار غضنفرم اي عاشقان روي تو از ذره بيشتر ، من کي رسم به وصل تو کز ذره کمترم بنما به من که منکر حسن رخ تو کيست ، تا ديده اش به گزلک غيرت برآورم بر من فتاد سايه خورشيد سلطنت ، و اکنون فراغت است ز خورشيد خاورم
مقصود از اين معامله بازارتيزي است
،
ني جلوه مي فروشم و ني عشوه مي خرم
تعبیر:
بخت و اقبال با تو همراه است و روزگار روی خوش را به تو نشان می دهد. خداوند را سپاسگزار باش تا نعمات خود را از تو دریغ نکند. به عهد و پیمان خود پایبند و وفادار باش تا حق دوستی را به جای آورده باشی.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 421
در سراي مغان رفته بود و آب زده ، نشسته پير و صلايي به شيخ و شاب زده سبوکشان همه در بندگيش بسته کمر ، ولي ز ترک کله چتر بر سحاب زده شعاع جام و قدح نور ماه پوشيده ، عذار مغبچگان راه آفتاب زده عروس بخت در آن حجله با هزاران ناز ، شکسته کسمه و بر برگ گل گلاب زده گرفته ساغر عشرت فرشته رحمت ، ز جرعه بر رخ حور و پري گلاب زده ز شور و عربده شاهدان شيرين کار ، شکر شکسته سمن ريخته رباب زده سلام کردم و با من به روي خندان گفت ، که اي خمارکش مفلس شراب زده که اين کند که تو کردي به ضعف همت و راي ، ز گنج خانه شده خيمه بر خراب زده وصال دولت بيدار ترسمت ندهند ، که خفته اي تو در آغوش بخت خواب زده بيا به ميکده حافظ که بر تو عرضه کنم ، هزار صف ز دعاهاي مستجاب زده فلک جنيبه کش شاه نصره الدين است ، بيا ببين ملکش دست در رکاب زده
خرد که ملهم غيب است بهر کسب شرف
،
ز بام عرش صدش بوسه بر جناب زده
تعبیر:
سعادت و نیکبختی در انتظار تو است به شرط آن که غفلت نورزی و از لحظات زندگی به درستی بهره بگیری و تصمیمات عاقلانه بگیری. با پیران خردمند مشورت کن و عجولانه تصمیم گیری نکن. به خداوند توکل کن.